سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
دل تنها
جمعه 90 اسفند 19 :: 9:11 صبح ::  نویسنده : رضا       

آن شب که دلم لرزید
گفتی به کنارم باش
و از آینه چشمم نقشی به خیال انداز
تو ماندی و من ماندم تا صبح در آغوشت
یکبار گشودم چشم
دیدم همه جا بی تو
بی خود شده ام با تو
آخر چه بگویم من ؟
این را که دلم ترسید ؟
دیدی ز خیال تو
نقشی ز قلم لرزید!




موضوع مطلب :



 
درباره وبلاگ

پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 113
بازدید دیروز: 15
کل بازدیدها: 335587